روشناروشنا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

روشناي زندگي من

مامان تنها

سلام عشق من بازم ببخش که برای وبلاگت وقت نمیزارم واقعا نمیرسم .سرکار که فرصت نمیشه همش مراجع دارم تو خونه هم که تا برم سراغ کامپیوتر تو قبل از من رسیدی و نشستی و داری دکمه های کیبورد رو میزنی و همش میپرسی این چیه ؟الهی قربون حرف زدنت برم .فدای قصه گفتنت ،خندیدنت بازی کردنت خیلی دوست دارم دخترم . دختر خوبم تو فکرم که از هفته آینده از شیر بگیرمت هرچند میدونم چقدر وابسته ای ، هرچند دلم برای شیر خوردنت و نگاه زیبات موقع شیر خوردن و محکم بغل کردنت و نوازش موهای نازت تنگ میشه اما این به نفع خودته آخه غذا کم میخوری و تازه شبها خوب نمیخوابی همه ی حواست به شیر مامانیه انگار همش نگرانشونی که ببینی سر جاشون هستند یا نه . امیدوارم تو هم کمکم کنی دوس...
18 شهريور 1392
1